آتلا نتیس شهر گمشده
تاریخ : شنبه 9 شهريور 1392
نویسنده : Mehrshad

داستان واقعی آتلانتیس شهر افسانه ای

یکیاز جذاب ترین و معروف ترین افسانه ها و رموز کره خاکی وجود تمدنی با تکنولوژی فوقبشری است که حدود 11000 سال پیش در جزیره ای بزرگ به نام آتلانتیس زندگی می کردنداز آتلانتیس بارها در کتب تاریخ باستان نام برده شده اما کسی که اندیشه وجودآتلانتیس را در طی سالهای متمادی از گزند فراموشی حفظ کرد فیلسوف نامی یونانیافلاطون ( 347 سال پیش از میلاد) شاگرد تیزهوش سقراط بود وی نحقیقات زیادی در رابطهبا آتلانتیس انجام داد و موفق به ایجاد نقشه مدوری از محل تقریبی آتلانتیس شد ویهمیشه بر این اعتقاد استوار بود که شهر افسانه ای آتلانتیس به راستی روزی وجودداشته است . افلاطون در تحقیقان خود از منابع مختلفی از جمله منابع دریانوردیباستان و داستانهای افرادی که آتلانتیس را مشاهده کرده بودند استفاده کرد البتهتحقیقات افلاطون هیچ گاه مورد اعتماد قرار نگرفت تا روزی که یک دریانورد هلندی ازروی نقشه های افلاطون موفق به کشف ویرانه های شهری در زیر اقیانوس شد

داستان آتلانتیس از زبان اسطوره ها
داستان
ساخته شدن و از بین رقتن جزیره افسانه ای آتلانتیس بسیار طولانی و بزرگ است که حتیدر کنب هومر نیز نقل شده اما کلیت ماجرا از این قرار است که" پوسیدون" فرمانروایآبها در میان بزرگترین اقیانوس تحت فرمانروایی خود جزیره ای را بنا میکند تا آن رابه معشوقه خود، زنی با عمر جاوبدان به نام " کلیتو" اهدا کند در میان این جزیره یکآتشکده بزرگ و تندیسی از پوسیدون "در حال راندن ارابه ای توسط اسب های بالدار" ساخته شد گفته میشود سرزمینی که شهر آتلانتیس در آن بنا شد به حد کافی وسیع و بزرگبود و در طی سالها مردمان زیادی در آن در آرامش و صلح زندگی میکردند زئوس فرمانروایآسمانها به عنوان هدیه ای به پوسیدون علمی بسیار پیشرفته به آن سرزمین اهدا کرد بهطوری که مردم در آن دارای تمدنی فراتاریخی بودند , سالها بعد مردمی در آتلانتیسدچار وسوسه و طمع نسبت به پادشاهی پوسیدون شدند و سعی در نابودی او کردند و روزیموفق شدند " کلیتو" را که عمر جاوبدان داشت با استفاده از قدرت های اهریمنی نابودکنند "پوسیدون" نیز که با مرگ معشوقه اش بسیار عصبانی شده بود مردم آتلانتیس رامورد غضب قرار میدهد و این شهر را به همراه تمام جزیزه و ساکنانش به اعماق اقیانوسمی کشاند و در اعماق بستر اقیانوس دفن می کند 
نظرات جدید در مورد آتلانتیس

تقریبا
تمامی مردم به وجود شهر آتلانتیس معتقدند اما کسی به راستی از حقیقت وجود این شهربا خبر نیست تا به حال نیز به جز چند اکتشاف دریایی مدرک مستندی در مورد این شهر دردسترس نیست , در داستانها و افسانه هایی که در مورد این شهر وجود دارد از وجودابزار آلاتی نام برده شده است که در مقایسه با صنعت و تکنولوژی یازده هزار سال پیشو حتی تمدن امروز نیز بسیار پیشرفته به نظر میرسد مانند اینکه از وجود فضاپیماها وسوختهای پرقدرت و ... نام برده شده به همین دلیل عده ای بر این اعتقادند کهآتلانتیس در واقع محل سکونت توده ای از موجودات فضایی است و این شهر در واقع توسطموجودات فرازمینی بنا شده است و این که شاید این شهر هنوز هم پا برجاست و در اعماقاقیانوس به زندگی خود ادامه میدهد و شاید محلی برای تحقیقات انسان شناسی موجوداتفرازمینی به شمار می اید 
برگرفته از:
forum.persianweb.com عجایب باستانشناسی

مدجای کلمه ایست عبری که به سربازان ومحافظان فرعون اطلاق می شده .این وبلاگ برای کمک به ارتقای فرهنگ و تاریخ جهان نگاشته شده است




 

با سلام امروز برای تنوع هم شده یک مطلب می ذارم داخل وب درباره تمدن گمشده اتلانتیس امیدوارم مورد استفادتون قرار بگیره در ضمن نظر فراموش نشه و اگه خواستید نظرتون رو در وبلاگ نذارین  به این ادرس میل کنید marjani.meraj@gmail.com    

 

 

اتلانتیس (بهشت گمشده) 

 

حدود 350 سال قبل از میلاد ' افلاطون در رساله ای به نام تیمائوس (Timaeus) چنین نوشت : " 12 هزار سال پیش از این جزیرهای بوده است بزرگ با تمدنی ستایش انگیز موسوم به آتلانتیس که..." به این ترتیب نام قاره آتلانتیس برای نخستین بار بر قلم افلاطون جاری شد و به زودی بر سر زبانها افتاد .

این فیلسوف بزرگ یونانی انگاه در رساله دیگری به نام کور تیاس (Critias) شرح بیشتری از قاره اتلانتیس و تمدن ان نوشت " اتلانتها افزون بر 20 میلیون نفر بودند که در جزیره ای خوش اب وهوا به وسعت 154 هزار مایل مربع زندگی می کردند در جنگلهای انبوه اتلانتیس انواع جانوران بزرگ وکوچک می زیستند و شهرهای اباد ان با ساختمانهای عظیم با شکل هرم درخشش نور بود و مرمر ..."

 

 

 

طبق گزارش افلاطون "... بر این سرزمین اطلس حکومت می راند که مردم او را ستون اسمان می دانستند و در مرکز جزیره در بزرگداشت اطلس معبدی با شکوه ساخته بودند که دیوارهای عظیم داشت و درهای ان تزیین یافته بود از سنگها و فلزات قیمتی در زیر تابش نور خورشید همچون الماس می درخشید ."

افلاطون ادامه می دهد :" مقدس ترین حیوان در نزد مردمان اتلانتیس گاو نر بود که مظهر قدرت بی شمار می رفت و به عنوان برترین هدیه به پیشگاه اطلس با مراسمی شکوهمند در برابر معبد بزرگ قربانی می شد تا فوران خون سنگهای مرمر را رنگ امیزی کند ."

 

 

به نوشته افلاطون :" در قاره اتلانتیس شهرها به شکلی هندسی و زیبا ساخته شده بودند و کانال های اب که همچون رگها در بدن به هر سو امتداد داشتند مزرعه ها و باغها را سیراب می کردند . اساس فرهنگ و تمدن این مردمان سعادتمند همانا برادری و صفات عالی انسانی بود. اما چون قدرت ایشان روز افزون شد به تدریج شروع به دست درازی به دیگر سرزمینها کردند افلاطون میگوید :روح احساس و کمک در انها دیگر از بین رفته بود انها اعتقاد و ایمان خود را از دست داده بودند انها با سپاهیانی بی شمار  قصد فتح اتن و سرزمین های شرق را داشتند .

اما زئوس طوفانی بر انها نازل کرد . مجازاتی که به هیچ وجه قابل تصور نبود . افلاطون در این باره نوشت "طوفان سبب زمین لرزه و سیل های بزرگی شد که به مدت یک شبانه روز به شدت ادامه داشت وقتی دریا جزیره آتلانتیس را به زیر خود فرو برد و ناپدید گشت " افلا طون تردید داشت که هرگز نشانهای از این سرزمین گمشده به دست اید .

او نوشت " اقیانوس در ان نقطه به مکانی غیر قابل عبور و جستجو تبدیل شده است".

به این ترتیب و به روایت افلاطون تمدن اتلانتیس در اغاز شکوفایی نابود می شود و سه نیروی سهمگین طبیعت یعنی : اتشفشان و زلزله و طوفان با چنان شدت و خشونتی بر پیکر اتلانتیس می تازد که تصور ان نیز لرزه بر پیکر ادمی می اندازد .این واقعه در سال 3500قبل  از میلاد روی می دهد . جزیره اتلانتیس به لرزه در می اید ; زمین از هر سو شکاف بر می دارد و تکه تکه می شود . از قله های کوه اتش فوران می کند و تکه های مذاب همچون باران مرگ بنا ها را هدف قرار می دهد . سپس خاکستری داغ همه فضا را تیره و تار می کند و بر سراسر جزیره فرو می بارد تا ... سرانجام چنان کند که آتلانتیس در زیر پردهای سنگین مدفون شود وبه افسانه ها بپیوند د .

چون افلاطون در گذشت ; اتلانتیس هم از یاد ها رفت و دیگر کسی سراغ ان جزیره اسرارامیز را نگرفت جز انکه نا مش برای دریای اتلانتیک (واقع در میان سه قاره افریقا اروپا وامریکا ) باقی ماند .اما جست و جو گران و دوستداران تاریخ و گذشته زمین با مطاله رساله های افلا طون در اندیشه جزیره ای فرو می رفتند که در ان مردمی لایق و هوشمند زندگی می کردند و همواره پرسش این بود که اتلانتیس در چه نقطه ا ی قرار داشته و علت واقعی نابودی ان چه بوده است ؟ ایا چنین تمدنی واقعیت داشته یا افلاطون از رویا های خود سخن گفته است؟ این تردیدها از انجا قوت می گرفت که اتلانتیس در زبان مصریان باستان به معنی " جزیره بی نام " است و یونانیان باستان نیز علاقه وافری به سرزمینهای اساطیری و داستانهای مربوط به اسطوره ها والهه ها داشته اند . بنابراین رساله افلاطون می بایستی درباره یک ارمانشهر در جزیره ا ی  موهوم میان دریای اساطیری باشد .

یک فرض دیگر این بود که افلاطون از تمدنی سخن به میان اورده که نشانه ها و چگونگی ان را از زبان دریا نوردان شنیده و خودش چیزهای زیادی به ان افزوده است . 

 (قسمت اول) ادامه دارد...

 

Write by:meraj marjani  برگرفته ازکتاب کاوش در گذشته نوشته : هوشنگ فتحی

 

لطفا مطالب را بدون ذکر منبع کپی نکنید




|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








آخرین مطالب

/
من مهرشاد هستم و 12 سال دارم